کریسمس

 

امسال برای اولین بار سال نو میلادی را نه از روی تصاویر تکراری تلویزیون، نه با دخترک کبریت فروش و نه اسکروچ بلکه با تمام وجودم از روی شاخه های پر از برف درختان و سرمایی حس کردم که مرا برد به کودکی ام زمانی که آرزو داشتم صبح که بلند می شم پاپا نوئل تو کفش های من هم مثل کفش های آنت و دنی هدیه گذاشته باشد...  
 کریسمس مبارک
نظرات 1 + ارسال نظر
شوالیه یکشنبه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 01:07 ق.ظ http://shovaliye65.blogfa.com

امان از دست تو ...


حالا به عنوان حسن ختام برنامه یه چند تا چیز میز میزارم خوندی حال و هوات عوض شه


میدونستین خرچنگها تو عروسیاشون نمیتونن دست بزنن

فقط بشکن ریز میزنن!

برید حال کنید با این اطلاعاتی که در اختیارتون میزارم !!



مامانم میگه پسرم همینجوری که نشستی پا اینترنت

این تخم مرغارم بزار زیرت جوجه شن…

احساس مسئولیت که نداری حداقل حس پدری رو تجربه کن !

این چینیا واقعا زبون همدیگرو میفهمن یا جلو بقیه آبرو داری میکنن؟!

وصیت کردم هرکی تو مراسم ختمم گفت:”خدابیامرزتش،راحت شد”

با لبه ی سینیه حلوا بکوبن دهنش اونم راحت شه بیاد پیش من!

جوانی از بیکاری رفت باغ وحش پرسید:استخدام دارید؟

یارو گفت مدرک چی داری؟ گفت دیپلم!

یارو گفت یه کاری برات دارم،

حقوقشم خوبه پسره قبول کرد.

یارو گفت :

ما اینجا میمون نداریم میتونی بری توی پوست میمون

تو قفس تا میمون برامون بیاد!

چند روزی گذشت یه روز جمعه که شلوغ شده بود،

پسره توی قفس پشتک وارو میزد

از میله ها بالا پائین میرفت.

جوگیر شد زیادی رفت بالا از اون طرف افتاد تو قفس شیره!

داد زد کمککککککککک

شیره افتاد روش دستشو گذاشت رو دهنش گفت،

آبرو ریزی نکن من لیسانس دارم..!

شبت پر ستاره لیلای دوست داشتنی

:)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد